محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - یکی از محصولات تازه اکران آنلاین در دوره کنونی «از رئیس جمهور پاداش نگیرید»، اثر کمال تبریزی و محصول سال ۱۳۸۷، است. فیلمی که به وضوح مخاطبان اکران آنلاین را ناامید کرد و نتوانست آن قدر مهم جلوه کند که حتی در محافل سینمایی محل بحث و تبادل نظر قرار گیرد. رویکرد کمال تبریزی در فیلم سازی و ابهام در آینده کاری او مهمترین نتیجه اکران آنلاین این فیلم بود، مسیری که به نظر میرسد به شدت به بازنگری احتیاج دارد.
سینمای ایران همچنان نمیداند که در قبال فیلم سازان برجسته سابق و فعالان هنری کم رمق امروز خود چه رویکردی را باید اتخاذ کند. گروهی از منتقدان برآن هستند که کارگردانهای موفق دهههای قبل، هرقدر هم که امروز آثار ضعیف بسازند، به واسطه احترام کسوت و آثار باکیفیتشان در گذشته، باید مورد تفقد باشند و کارنامه ایشان به عنوان مجموعهای که ممکن است فراز و نشیبهایی را به خود ببیند، باید لحاظ شود.
مهمترین دلیل این گروه وجود آثار ضعیف و حتی فاجعه بار در کارنامه اغلب فیلم سازان برجسته تاریخ سینمای جهان است. بدین ترتیب، ایشان معتقدند که ما در ایران نیز اگر با فیلم سازانی همچون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، کیومرث پوراحمد و... با ملاطفت و احترام برخورد کنیم، احتمال تولید یک شاهکار تازه را در کارنامه این سینماگران برجسته تقویت خواهیم کرد.
در نقطه مقابل اما، گروهی دیگر برآن هستند که یک اثر سینمایی هیچ ارتباطی با هویت و سابقه سازنده آن ندارد و حرمت کارنامه یک فیلم ساز موفق را، قبل از هر کس دیگری، خود اوست که باید حفظ کند. این گروه معتقدند که اگر فیلمی ضعیف باشد، منتقدان به واسطه رسالت روشنگرانه خود موظف هستند که آن را از دم تیغ بگذرانند. همان طور که مردم نیز پول خود را صرف تماشای اثری ضعیف از فیلم سازی که قبلا در اوج بوده، نمیکنند. طبیعتا در شرایطی که خود فیلم ساز نگران خدشه دار شدن کارنامه جذابش نیست و آثار ضعیف میسازد، منتقدان و اهالی سینما هم وظیفهای برای حراست از نام و آوازه او ندارند.
دوگانه مورد بحث در مورد کمال تبریزی هم اعمال شدنی است و به سختی میتوانیم تصمیم بگیریم که با این فیلم ساز از اوج فرود آمده چطور باید رفتار کنیم. از وضعیت کارگردانی حرف میزنیم که امروز فقط شبحی از دوران اوجش باقی مانده و گویی فقط به دنبال آن است که آثار موفقش را به شکلی دیگر تکرار کند. مردی که با «مارمولک» تحولی در عرصه فیلمهای کمدی به وجود آورد و توانست سکانسهایی را جلوی دوربین ببرد که جزو محبوبترین برشهای سینمای ایران هستند، مدت هاست که اثر پرمخاطب و تأثیرگذاری نساخته و کسی به خاطر ندارد که آخرین بار کی در عرصه نمایش مخاطبانش را سر ذوق آورده است.
نگاهی به کارنامه کمال تبریزی نشان میدهد که این کارگردان باسابقه و کاربلد، پس از ساخت فیلم «طبقه حساس» در سال ۹۲ که آن هم بخش عمدهای از موفقیت نسبی اش را مدیون حضور گرم رضا عطاران بود، روی صندلی کارگردان فیلم یا سریال موفق دیگری ننشسته است.
تبریزی در این سالها در مدیوم پرمخاطب نمایش خانگی هم با سریال «ابله» شکست سختی متحمل شد و در جلب نظر مخاطب در چهار فیلم «طعم شیرین خیال»، «امکانمینا»، «مارموز» و «ما همهبا هم هستیم» هم توفیقی نیافت. جالب اینکه کمال تبریزی در تمامی این آثار از بازیگران درجه یک سینما بهره برد و با وجود چهرههایی همچون شهاب حسینی، حامد بهداد، محمدرضا گلزار، جواد عزتی، محسن تنابنده و مهران مدیری، باز هم در جلب نظر مساعد بینندگان ناکام ماند. شاید «سرزمین کهن» میتوانست نقطه عطفی بر کارنامه این فیلم ساز باسابقه باشد، اما سرنوشت مجهول و رها شده این سریال احتمالا بر ادامه مسیر فیلم سازی تبریزی اثر منفی گذاشته است.
پرحاشیه ترین فیلمهای سینمای ایران کداماند؟
اخیرا و در روزهای بی رونق فیلمهای بلند سینمایی، فیلمی از کمال تبریزی اکران شده که «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» نام دارد. این اثر که در میانههای دهه هشتاد تولید شده و حالا به اکران آنلاین درآمده است، فیلمی با مضمون اجتماعی است که ایده جذابی دارد، اما به لحاظ اجرایی بسیار ضعیف به نظر میرسد. کیفیت پایین تولید «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» به شکلی است که آن را از استاندارد فیلمهای عامه پسند هم پایینتر قرار میدهد. هرچند گذشت بیش از ده سال از تولیدش، در این قضاوت بی تأثیر نیست.
به لحاظ خط قصه، «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» فضایی بسیار شبیه به «مارمولک» و «لیلی با من است» دارد. یعنی داستان مردی که در جهان مادی و قواعد زندگی روزمره خود به دنبال منافع شخصی در حرکت است، ولی به یک باره و بر حسب برخی اتفاقات ناخواسته در یک موقعیت معنوی قرار میگیرد و متحول میشود.
مسیر معنوی «لیلی با من است» جبهههای جنگ بود، در «مارمولک» این اتفاق با پوشیدن لباس روحانیت و ورود به مسجد رخ میداد و در «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» یک سفر برنامه ریزی نشده حج است که زمینه تحول شخصیت سلیمصفا را فراهم میآورد. نگاهی کلی به این فیلم و آثار قبلی تبریزی نشان میدهد که او به خوبی مقوله معنویت را میشناسد و نگاهی روشن بینانه و در عین حال گرم به موضوعات دینی و اعتقادی دارد.
با این حال، شاید جای خالی سینما و فن کارگردانی اجازه نمیدهد ایدههای معنوی کمال تبریزی در «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» فرم بگیرند.
کیفیت تولید در این اثر، از فیلم نامه سردرگم با شوخیهای سطحی گرفته تا کارگردانی سهل انگار و بازی گرفتنهای خام دستانه، حاکی از آن است که کمال تبریزی سینما را از یاد برده؛ هرچند در مقام یک هنرمند بااصالت و دغدغهمند هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد، ولی در تبدیل کردنشان به سینما ناموفق عمل میکند.
آسان نیست که فیلمی با بازی روان و سرزنده حسن معجونی و همچنین حضور صابر ابر و رضا بهبودی بسازید، اما نتیجه کار حتی نتواند مخاطب را، در مورد تماشای فیلم تا انتها، مصمم نگه دارد.
حضور سردرگم خود کمال تبریزی به عنوان بازیگر یکی از نقشهای فرعی این فیلم شاید تا حدی نشان دهنده وضعیت این هنرمند در سینمای ایران باشد، مردی که با ژست مسئول دغدغه مند، در محاصره خدم و حشم، مدام از این سو به آن سو میرود و یک مشت شعار کلیشهای را تکرار میکند.